چند درس اقتصادی آموزنده از امام رضا(ع)
1-پرهیز از گداپروری
کمک به یک فرد ضعیف بهتر از صدقه دادن است.
2.مطالبه حق
مؤمن در حال غضب هم از دایره حق بیرون نمیرود و در حال رضایت هم در باطل داخل نمیگردد و هرگز بیش از حق خود مطالبه نمیکند.
3.انفاق
روزی حضرت رضا علیه السلام از یکی از غلامان خود پرسید:«آیا امروز چیزی در راه خدا انفاق کرده اید؟» غلام گفت:«نه.» امام فرمود:«پس خداوند از کجا به ما عوض دهد؟! برو چیزی در راه خدا انفاق کن، حتی اگر یک درهم باشد.»
4.هشدار در مورد فقر
هیچ یک از اهل بیت(ع) پیروانشان را به فقر و تهی دستی فرا نخواندند؛ چرا که فقر، به طور طبیعی می تواند سرچشمه بسیاری از غصه ها، لغزش ها و تبهکاری ها باشد. «بررسی مشکلات اجتماعی و سبب جویی نابسامانی ها روشن می سازد که فقر اساس بسیاری از مشکلات اجتماعی و نابسامانی های زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی است. تردید نیست که انسان دراین زندگی، درکالبدی جای دارد که از مواد طبیعی تشکیل یافته است و با اشیایی سر و کار دارد و در فضایی زندگی می کند که به وسایل و کالاهای مادی نیازمند است. غذا، لباس، مسکن، نظافت و بهداشت، همه در طبیعت این زندگی و لازم تداوم حیات انسانی است و نبود یا کمبود هر یک از این امور، ناتوانی، بیماری و فرسایش و پیری زودرس را در پی خواهد داشت».
برهمین اساس است که امام رضا(ع) فرمود: «المسکنة مفتاح البوس؛ بینوایی و فقر، کلید بدبختی و بیچارگی است.» آن حضرت در سخنی دیگر به نقش معیشت کافی در آرامش روحی و روانی انسان این گونه اشاره می فرماید:
«ان الانسان اذا ادخر طعام سنته حف ظهره و استراح؛ چون آدمی خوراک سال خویش را ذخیره کند، بارش سبک می شود و آرامش می یابد.» و باز از آن حضرت روایت شده است: «اعمل لدنیاک کانک تعیش آبداً ؛ برای دنیایت چنان عمل کن که گویا برای همیشه زنده ای.»شهید مطهری نیز در این باره می گوید: «پیغمبر اسلام؛ با هر نوع گدا صفتی و کلاشی سخت مبارزه کرده است.» پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «در کار دنیای خودتان مصلح باشید!»؛ مصلح باشید، غیر از این است که پول پرست باشید؛ یعنی کار صحیح و درست بکنید و دنیای خودتان را به سامان بیاورید و البته نسبت به آخرتتان نیز آنی غفلت نکنید».
«به هر حال، مسئله اقتصاد، مسئله ای ساده و بی اهمیت یا کم اهمیت نیست. دین داری و معنویت، بقا و عزت، سربلندی، حماسه و اقدام، عفت و اخلاق، هنر و فرهنگ، امید و تکاپو و شورآوری و سازندگی هر جامعه ای بستگی دارد به چگونگی نظام اقتصادی آن جامعه، حتی باید اعتراف کرد که بروز شایسته نبوغ و استعداد نسل ها، در شعبه های گوناگون علم و صنعت و اختراع و هنر و فکر و تعقل، متوقف است بر جوّ اقتصادی سالم. در جو سالم اقتصادی است که یک متفکر می تواند درست بیندیشد و یک جراح، عمل دقیق خود را به خوبی انجام دهد و یک هنرمند، بیافریند و یک اخلاقی، تربیت کند... .»
امام رضا(ع) در حدیثی دیگر می فرماید: «اذا اقبلت الدنیا علی انسان اعطته محاسن غیره و اذا ادبرت عنه سلبته محاسن نفسه؛ هرگاه دنیا[و دارایی]به انسانی روی آورد، نیکی های دیگران را [نیز] به او می دهد و هرگاه به کسی پشت کند [و او فقیر شود]، نیکی های خودش را [ هم] از او می گیرد».
«در توضیح این حدیث باید گفت: زندگی انسان به شخصیت او بستگی دارد و پایگاه و محور اصلی اثر گذاری و نقش آفرینی هرکس، کیان، منش و شخصیت اوست. از این رو، نفی شخصیت، بسیار زیان بارتر از نفی شخص است. در این سخن، فقر، عامل نفی شخصیت شمرده شده است که انسان فقیر دچار آن می شود و بر اثر آن ویژگی های مثبت خویش را از دست می دهد.» درحالی که از آن سو، دارایی و تمکن مالی می تواند در شخصیت سازی انسان چنان اثرگذار باشد که او را از نیکی های اخلاقی دیگران نیز بهره مندکند.
5. تخصص مداری در سخنان امام رضا(ع)
در آموزه های دینی، به موضوع تخصص در کار و حرفه بسیار توجه شده است. در قرآن کریم آمده است: آنگاه که یوسف(ع) به عزیز مصر می گوید: «اجعلنی علی حزائن الارض؛ مرا بر خزائن این سرزمین بگمار!» از تخصص و آگاهی خویش در این باره می گوید و می فرماید: «انی حفیظ علیم. همانا من نگاهبانی [امین] و [ کاردانی] آگاه [به این کار] هستم.» (یوسف: 55). تخصص نداشتن در کار سبب می شود که کار، خوب صورت نگیرد و در نتیجه زیان های فراوانی به بیت المال اقتصاد مسلمانان و اقتصاد خود شخص وارد شود. پیشرفت و شکوفایی اقتصادی در گرو تخصص و مهارت است و شخص در صورت ناآگاهی و تخصص نداشتن در کار و حرفه خویش، نه تنهاپیشرفت نخواهد کرد، بلکه دچار رکود و عقب گرد خواهد شد. امام رضا(ع) افراد را از سپردن کارها به دست افراد بی تشخیص و ناوارد بازداشته و این مسئله را جزئی از اسلام خالص دانسته و فرموده است: «... البرائة ممن نفی الاخیار... و آوی الطرداء اللعناء... استعمل السفهاء ؛ [جزو اسلام خالص است]، بیزار بودن از کسانی که نیکان را تبعید کردند و کسانی را که باید رانده می شدند، در مرکز اسلامی پناه دادند و کم خردان [آگاهان و غیر متخصصان] را به کار گماردند».
«امام رضا(ع)، نابسامانی، بی عدالتی، تبعیض، فقر، محرومیت و مشکلات جامعه اسلامی را به عللی نسبت می دهد که از آن جمله: به کار گماردن جاهلان و اشخاص سفیه و ناآگاهان است. بنابراین، به کار گماردن کسانی که از نظر فکر و فن اداره جامعه و تدبیرامور مالی و مدیریت اقتصادی و دیگر مسائل اجتماعی، تخصص های لازم را ندارند، باعث عقب ماندگی، نابسامانی، فقر و محرومیت خواهد بود».
«بی گمان، مهارت، توانایی و معلومات تخصصی هر فرد در واقع، به مثابه دارایی و ثروتی است که در اختیار اوست و همان طور که دارایی را با توجه به بازده آن در فعالیت های اقتصادی به کار می اندازند، باید از مهارت و استعداد و معلومات تخصصی نیز به گونه ای در فعالیت های اقتصادی استفاده کرد. اگر فردی هزار واحد از پولی را که در اختیار دارد، با نرخ بهره 12 در صد در سال قرض دهد، در پایان سال مالی دارای 1120 واحد پول خواهد شد؛ یعنی سود وام دهی او 12 درصد است. حال اگر او به جای قرض دادن، این مبلغ را مثلاً برای آموزش حرفه ای خاصی صرف کند و در نتیجه آن تخصص، صاحب درآمد بیشتری شود و درپی آن، به 14 درصد بازده برسد، گفته می شود که تخصص، بازده بیشتری برای او داشته است تا مثلاً قرض دادنی که البته سود حاصل از آن، اشکال شرعی نیز دارد»
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3